یکی از خوانندگان محترم/محترمه، با نام مستعار آفرین فرموده اند که:

"""سلام خسته نباشید ... میشه بیشتر خودتونو تو وبلاگتون معرفی کنید""


دوست عزیزم، 

تو پرسی من کیستم؟ من کیستم؟ خود را ندانم چیستم!

"بعداً کتابدار"م من. همه مرا در ایران می شناسند. همه منتظرند ... آیا فرا خواهد رسید آن روز که "کتابدار" شوم؟

روزگاری داشتم ... در کتابخانه ملی. 13 سال کار کتابدارانه، صادقانه، در خدمات فنی کتابخانه.

با نوازش دست تقدیر، پرتاب شدم به اتازونی. دانی که اتازونی چیست؟ همان که هر روز و هر سال، از اوان زندگی، مرگش را فریاد می زدم. و چه با حرارت، از عمق وجود!

روزگارم خوش است، اگر غم شما و این سرفه لعنتی بگذارد ...

(خب که چی؟ منتظری کپی کارت ملی و شناسنامه ام را هم بهت نشان بدم؟ مگه خودت اسم واقعی تو گفتی؟!)