کتابدار در فیلم

نمردیم و بالاخره دیدیم که در یکی از فیلم ها، کتابدار را به صورت یک آدم ساکت و آرام و احیانا اخمو به تصویر نکشیده اند!

در سریال کمدی آمریکایی Rock 30 وقتی کارگر نحویل دهنده پیتزا، سفارش های یک استودیوی فیلم برداری را تحویل می داد، یکی از هنرپیشه ها سر به سرش گذاشت و عشـــوه گری کرد. کارگر عوض این که از آن هنرپیشه خوشش بیاد، به خانم عینکی که دورتر ایستاده بود اشاره کرد و گفت:

"Now I'm getting attitude from the se.x.y librarian over here"

پس کتابدارها se.x.y هم می توانند باشند (البته این به آمریکا مربوط است، به خودتان نگیرید!).

تایید می شود!

تا به حال این قدر زیاد تایید نشده بودم. خانمی که نمی شناسمش، دست کم روزی دو بار متواضعانه مرا تایید می کند و هیچ خم به ابرو نمی آورد. حتی اگر اشتباهی از من سر بزند، با مهربانی توصیه می کند که یک بار دیگر سعی کنم. حضور و غیابم برای او اهمیت دارد و نسبت به آن بی تفاوت نیست ...

از روزی که او پا به زندگی من گذاشته، احساس خوبی دارم. حس می کنم بالاخره در این دنیا یکی هست که مرا درک و تایید می کند، اشتباهم را می بخشد و به تلاش بیشتر تشویقم می کند، و به رفت و آمدم توجه نشان می دهد. دیگر برخلاف گذشته، با رغبت به سر کارم می روم و از کار خسته نمی شوم.

چند سال پیش، حین بگو مگویی که با همسرم داشتم، در حالی که تند و با عصبانیت حرف می زدم، انگشت اشاره ام را به سویش نشانه رفتم و جملاتم را با افعال امری ادامه دادم. همسرم با دیدن انگشت اشاره برآشفت و مرا از تکرار آن حالت برحذر داشت (دیگه نبینم با انگشتت به من اشاره کنی و برای من حکم کنی!) ... 

اما این خانم برخلاف همسرم به انگشت اشاره من حساسیت ندارد که هیچ، بدون آن اصلا نمی تواند تاییدم کند! حتی می توانم ادعا کنم که به انگشت من وابسته شده است!

خیلی دلم می خواهد حتی یک بار هم که شده با این خانم صبور و مهربان گفتگو کنم ...، اما افسوس که نمی شنود و تنها دو جمله «یک بار دیگر سعی کنید» و «تایید شد» را بلد است.

خلاصه این که با این دستگاه حضور و غیاب اداره مان عالمی دارم ...

الکترونیک یا الکترونیکی؟

این «الکترونیک» بیچاره آواره مانده که چطور به زبان مردم ما بیاید. بعضی ها الکترونیک خوانندش و بیشتری ها «الکترونیکی». نمی دانم چرا همین مردم وقتی به واژه «فابریک» می رسند، احترامش را نگه می دارند و فابریکی نمی گویند!

پسوند ic- وقتی به اسم می رسد، به صفت تبدیلش می کند.

مثل faber که در انگلیسی قدیم به معنی صنعتگری است که با مواد سخت کار می کند پس وقتی پسوند ic- به انتهای آن بیاید، معنی چیزیست که ساخته صنعتگر مواد سخت است (البته معنی آن از اواخر قرن هجدهم به پارچه تغییر یافته است). 

یا مثل electron که معرف حضورتان هست و وقتی پسوند ic- بگیرد به معنی چیزی که با الکترون کار می کند، می شود.

Online Etymology Dictionary یکی از منابع خوب ریشه شناسی واژگان در زبان انگلیسی است.

حالا شما به من بگویید آیا می شود «ی» نسبت یا هر ی دیگر را به الکترونیک یا فابریک یا واژه های مشابه آن افزود؟!! آن وقت معنی آن چه خواهد شد؟!

بگذریم ...

چندی پیش دوست گرامی ام دکتر زین العابدینی پرسیدند که «وضعیت کتابهای الکترونیک و استفاده از آنها در کتابخانه چگونه است؟».  

در پاسخ به این سوال پست مختصری نوشتم اما بعد طی صحبت با سردبیر محترم مجله الکترونیک عطف قرار شد در آن مجله منتشر شود. مطلب را یک هفته پیش تحویل داده ام اما هنوز منتشر نشده است. 

اصلا من به این مجله عطف انتقاد دارم. خیلی هم انتقاد دارم. آخر یکی نیست بگوید اگر امکانات ندارید، چرا از کمک های افراد بی طرف و خیرخواه استفاده نمی کنید؟ یا ببندید در آن مجله تان را یا کمک ها را قبول کنید تا جانی بگیرید! این همه تاخیر در انتشار مطلب؟!!! ;)

فکر نکنید همین یک انتقاد را داشتم ها! انتقادهای دیگرم را بعدا می نویسم. حتی شاید یکی از داستانهایی که با آن مجله داشتم را برایتان بازگو کنم تا شما خود قضاوت کنید. (به روش نشریات زرد!)

اندر كشف Emission

اگر گفتين Emission Rezayi يعني چي؟

چي؟ نمي دونين؟ سوات انگليسي تون نم كشيده؟!

ناراحت نشين، اگه نمي دونين، خوش به حالتون! اگه مي دونين هم، واي به حالتون!

ادامه مطلب رو كليك كنين تا اصل قضيه رو بدونين:

ادامه نوشته